سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کسى از شما نگوید خدایا از فتنه به تو پناه مى‏برم چه هیچ کس نیست جز که در فتنه‏اى است ، لیکن آن که پناه خواهد از فتنه‏هاى گمراه کننده پناهد که خداى سبحان فرماید : « بدانید که مال و فرزندان شما فتنه است » ، و معنى آن این است که خدا آنان را به مالها و فرزندان مى‏آزماید تا ناخشنود از روزى وى ، و خشنود از آنرا آشکار نماید ، و هر چند خدا داناتر از آنهاست بدانها ، لیکن براى آنکه کارهایى که مستحق ثواب است از آنچه مستحق عقاب است پدید آید ، چه بعضى پسران را دوست دارند و دختران را ناپسند مى‏شمارند ، و بعضى افزایش مال را پسندند و از کاهش آن ناخرسندند . [ و این از تفسیرهاى شگفت است که از او شنیده شده . ] [نهج البلاغه]


ارسال شده توسط محمد صفاری در 90/6/16:: 11:59 صبح

رفتن ناگهانیت را
آنقدر سبک بالیت را
اینهمه اشتیاق رهایی ات را
نمی توانیم باور کنیم
نکند که از ما رنجیده ای
***
ما همیشه صداهای بلند را می شنویم، پر رنگ ها را می بینیم، آسان ها را می خواهیم ...
... غافل از این که خوب ها سخت می آیند، بی رنگ می مانند و بی صدا می روند.


کلمات کلیدی :

ارسال شده توسط محمد صفاری در 90/6/9:: 7:20 عصر

صبح روز عید برای گرامیداشت یاد عزیزان به کلاراباد رفتیم...

بر مزار حاج صابر ، صبح روز عید فطر


کلمات کلیدی :

ارسال شده توسط محمد صفاری در 90/5/28:: 11:27 صبح

پروازت را هنوز باورمان نیست

آرامگاه آرام و مظلومانه مرحوم صابر بهرامی کارمند ارشد اعتبارات بانک ملت پشت آستان متبرکه امام زاده سید عبدالوافی کلاراباد واقع شده است مشاهده پوستر بزرگ 

موقعیت امام زاده روی نقشه جهانی گوگل

این امام زاده بزرگوار از نوادگان امام سجاد (ع) می باشد و آستان ایشان در فضایی سرسبز و بسیار زیبا و با امکاناتی خوب در کلاراباد بالا کیلومتر 20 جاده چالوس به تنکابن و حدود 9 کیلومتری شهرک توریستی نمک آبرود واقع می باشد.


کلمات کلیدی :

ارسال شده توسط محمد صفاری در 90/5/16:: 1:43 عصر

یکی دیگر از بهترین فرزندان ایران ، بدلیل ضایعه بمبهای شیمیایی دوران جنگ از میان ما پر کشید .....

مراسم تشیع پیکر شهید حاج صابر بهرامی ، جوان تحصیل کرده و نمونه منطقه غرب مازندران (کارمند ارشد بانک ملت شعبه مرکزی تهران) روز دهم مرداد ماه از ساعت 5 عصر در محل گلزار شهدا و آستان امامزاده سید عبدالوافی کلارآباد (چالوس) برگزار می گردد.

(مراسم سوم)چهارشنبه12مرداد 5 عصر و (مراسم هفتم)یکشنبه16مرداد 5 عصر در مسجد جامع کلاراباد

.....کاش مرهمی برای درد جدایی بود
یادش در قلبهای ما جاودانه خواهد بود

***
دل من یه روز به دریا زد و رفت
پشت پا به رسم دنیا زد و رفت
یه دفعه بچه شد و تنگ غروب
سنگ توی شیشه فردا زدو رفت
دفتر گذشته ها رو پاره کرد
نامه فردا ها رو تا زد و رفت
زنده ها خیلی براش کهنه بودن
خودشو تو مرده ها جا زد و رفت
هوای تازه دلش میخواست ولی
خودشو توی غبارا زد و رفت
دنبال کلید خوشبختی می گشت
خودشم قفلی رو قفلها زدو رفت
***


کلمات کلیدی :